1-یه روز سونیک ایمی روتوخیابون می بینه و با تعجب میگه:ایــــــــــــــمی؟؟؟
ایمی:پ ن پ سیلورم گفتم بذار کلاه سرت بذارم و بخندم!
2-اگمن میره دانشگاه پایانمشو که تموم میکنه زنگ می زنه به استادش.استادش می گه:یعنی می خوایی دفاع کنی؟؟
اگمن:
پ ن پ یه رباط جدید ساختم و می خوام حمله کنم.
3-ایمی با سونیک قرار می ذاره،سونیک که میرسه ایمی بهش می گه:سونیک خودتی؟؟
سونیک:
پ ن پ شدو ام موهامو رنگ کردم!
4-شب ساعت 11شدو میره بالا سر سیلور و میگه:بیداری؟
سیلور:
پ ن پ قایم شدم که ملفیس پیدام نکنه.
5-یه شب شدو میره بالاسره کازمو وچاقو رو تو دستش میگیره
کازمو:
یعنی واقعا می خوایی منو بکشی؟
شدو:
پ ن پ می خوام باهات ازدواج کنم.
6-سیلور و شدو میرن زمرد دزدی سیلور میگه:بدزدیم و فرار کنیم؟
شدو:
پ ن پ صبر می کنیم ملفیس بیاد و ازش اجازه بگیریم!!!
7-سونیک به ایمی یه حرف زشت میزنه و ایمی میگه:قلب مو شیکوندی.
سونیک:
پ ن پ یه ساعت این جا دارم با لا سرت قند می صابم.
8-شدو میره بنزین بزنه عابر بانکشو درمیاره که حساب کنه.صاحب مغازه میگه:عابر بانکه؟؟؟
شدو:
پ ن پ سونیکه تغییر شکل داده.
9-سونیک میره رستوران وها داگ فلفلی سفارش میده؛صاحب رستوران میگه:یعنی با طعم فلفل؟
سونیک:
پ ن پ با طعم زمرد!
10-تیلز پای کامپیوتر بوده.ناکلز که از در میاد تو بهش میگه:سیستم رو روشن کردی؟
تیلز:
پ ن پ رفته بودم دکتر گفته بشین جلو کامپیوتر وبهش زل بزن برای قوی شدن چشمات خوبه.
11-بقییه جوک ها باشه بعدا!بی خودی هم پائین نرو!
.گفتم نرو!
.د نرو دیگه!
.واسه چی اومدی؟؟؟
. همین الان بر گرد برو بلا!
.بقییه مطلب به شما مر بوط نمی شه!
هههههههههههههههههه!سر کاری!!!!
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط به سونیک و دوستان: <-CategoryName->
برچسبها: <-TagName->